معنی موسی (ع)

سخن بزرگان

امام موسی (ع)

شوخی و کج خلقی طفل در کودکی علامت آن است که در بزرگی دانا و بردبار خواهد بود.

هیچ چیز شیطان و لشکرهای او را مجروح نمیکند مثل رفتن برادران مؤمن به دیدن یکدیگر از برای خدا.

هر که مست شود از شراب و بعد از آن تا چهل روز بمیرد نزد خدا مانند بت پرست باشد.

خدا غضب نمیکند برای چیزی مثل آنکه غضب برای ظلم بر زنان و طفلان میکند.

عیال آدمی اسیران اویند. پس کسی را که خدا نعمتی به او کرامت کند بر اسیران خود توسعه کند اگر نکند به زودی آن نعمت از او زایل میشود.

دیدهی خود را به خواب عادت مده که هیچ عضوی در بدن شکر خدا کمتر از دیده نمیکند.

گرامیترین شما نزد خدا کسی است که تقیه بیشتر کند.

چون سه نفر در مجلسی باشند دو تای ایشان با یکدیگر سرگوشی نکنند که موجب اندوه و ایذای آن رفیق دیگر است.

چون کسی بیمار شود مردم را رخصت دهد که به عیادت او بیایند به درستی که هیچ کس نیست مگر آنکه او را دعای مستجابی هست.

مردم در طعام خوردن میانهرو باشند همیشه بدن ایشان صحیح باشد.

کسی که نخرد مگر به قسم و نفروشد مگر به قسم حق تعالی در قیامت نظر رحمت به سوی او نمیفرماید.

سزاوار آن است که آدمی مصاحبان پدر خود را نگاه دارد که نیکی او به ایشان مانند نیکی با پدر است.

در قیامت سه کس در سایهی عرش الهی باشند در روزی که سایهای به غیر آن نباشد: کسی که برادر مسلمان خود را زنی بدهد و کسی که خادمی به او بدهد و کسی که راز او را پنهان دارد.

در مزد گرفتن برای نوشتن قرآن باکی نیست.

اگر محتاج شوی به طبیب ترسا باکی نیست که بر او سلام کنی و او را دعا کنی که دعای تو نفعی به او نمیرساند.

بهترین عیش دنیا فراخی خانه و بسیاری دوستان است.

نیکی زندگانی در گشادگی خانه و بسیاری خدمتکاران است.


امام موسی کاظم (ع)

حق تعالی در قیامت سایه ای مقرر ساخته است که در زیر آن سایه نیست مگر پیغمبری یا وصی پیغمبری یا مؤمنی که بندهی مؤمنی را آزاد کند یا مؤمنی که مؤمنی را کدخدا کند.


موسی بن جعفر (ع)

ظرف طلا و نقره متاع جماعتی است که به آخرت یقین ندارند.

هیچ دوایی نیست مگر آنکه درد را برمیانگیزد و هیچ چیز در بدن نافعتر از این نیست که تا محتاج نشوی تصرّف در بدن نکنی.

لغت نامه دهخدا

موسی

موسی. [سا] (اِخ) رجوع به موسی بن جعفر شود.

موسی. [سا] (اِخ) پیغمبر بنی اسرائیل. رجوع به موسی بن عمران شود.

موسی. [سی ی] (ص نسبی) منسوب به موسی ̍. (منتهی الارب). ج، موسَون َ، موسون َ. (ناظم الاطباء).

موسی. [سا] (اِخ) ابن کبریاء نوبختی، مکنی به ابوالحسن. رجوع به ابوالحسن موسی بن کبریاء و آل نوبخت شود.

موسی. (اِخ) در شواهد زیرین بر وزن «طوسی » آمده است و مراد همان موسی [سا] موسی بن عمران است:
موسی ّ زمان را تو یکی شهره عصائی
وانکه نشناسند که حضمان عقلااند.
ناصرخسرو (دیوان چ مینوی - محقق، ص 248).
حیدر عصای موسی دور است و تازه روی
اسلام را به موسی دور از عصا شده ست.
ناصرخسرو.
وندر حریر سبز ستبرقها
سیب و بهی چو موسی و هارون است.
ناصرخسرو.
یکی میشی که اکنون می نشاید
مگر موسی پیغمبر شبانت.
ناصرخسرو.
زهی به تقویت دین نهاده صد انگشت
مآثر ید بیضات دست موسی را.
انوری.
موسی ام کانی انااﷲ یافتم
نور پاک و طور سینا دیده ام.
خاقانی.
کای مادر موسی معانی
فارغ شو و فاقذ فیه فی الیم.
خاقانی.
موسی استاده و گم کرده ز دهشت نعلین
ارنی گفتنش از نور تجلا شنوند.
خاقانی.
موسی و سامری شود گاو و بره بپرورد
آب خضر برآورد آینه ٔ سکندری.
خاقانی.
یک چند چون سلیمان ماهی گرفت و اکنون
چون موسی از شبانی گشتش بره مسخر.
خاقانی.
چون موسیم شجر دهد آتش چه حاجتست
کاتش زنه به وادی ایمن درآورم.
خاقانی (دیوان چ سجادی ص 242).
چون بود سیمرغ جانش آشکار
موسی از دهشت شود موسیجه وار.
عطار.
ور نه کی کردی به یک چوبی هنر
موسیی فرعون رازیر و زبر.
مولوی.
حس خشکی دید کز خشکی بزاد
موسی جان پای در دریا نهاد.
مولوی.
موسیا آداب دانان دیگرند
سوخته جان و روانان دیگرند.
مولوی.
آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی
آمده مجموع در ظلال محمد.
سعدی.
- موسی بره گیر، کنایه از آفتاب است به برج حمل، چنانکه سلیمان ماهی گیر، بودن اوست به برج حوت. (انجمن آرا).

موسی. [سا] (ع اِ) استره. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء) (نصاب الصبیان). ج، مواسی (مؤنث و گاهی مذکر آید). (ناظم الاطباء). حلاق. تیغ. تیغ دلاکی که بدان سر تراشند. عربی استره است که بدان موی سر تراشند. (از غیاث) (از آنندراج):
به موسی ̍ کهن عمرِ کوته امید
سرش کرد چون دست ِ موسی سپید.
سعدی (بوستان).
|| طرف اعلای خود آهنی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).

موسی. [سا] (اِخ) نام ایل کرداز طوایف پشتکوه. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 71).

فرهنگ فارسی آزاد

ع ع

ع ع، حروف اول دو کلمه مبارکه «عبدالبهاء عباس» می باشد که حضرتشان بجای امضاء مرقوم می فرمودند،

معادل ابجد

موسی (ع)

186

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری